معنی دس بشکس - جستجوی لغت در جدول جو
دس بشکس
دست شکسته، نوعی نفرین
ادامه...
دست شکسته، نوعی نفرین
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دس بوک
سوت زدن به کمک کف دو دست و دهان
ادامه...
سوت زدن به کمک کف دو دست و دهان
فرهنگ گویش مازندرانی
دس بکت
از کار افتاده، وامانده
ادامه...
از کار افتاده، وامانده
فرهنگ گویش مازندرانی
دس بدس
دست به دست، یکی پس از دیگری
ادامه...
دست به دست، یکی پس از دیگری
فرهنگ گویش مازندرانی